اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

بسم رب شهداء و صدیقین

نجف اشرف، پناهگاه بى‏پناهان - ایثارگران ثارالله
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایثارگران ثارالله
 

امیرمؤمنان على علیه‏السلام پیشواى بزرگ اسلام و امام اول شیعیان جهان در سال چهلم هجرى یعنى سى سال بعد از رحلت پیامبر خاتم صلى الله علیه و آله و سلم چشم از این دنیاى مادى فروبست و روح بلندپروازش از تنگناى این جهان به ملکوت اعلى بال و پر گشود.

به دستور حضرت، فرزندانش امام حسن علیه‏السلام و امام حسین علیه‏السلام، بدن مطهر او را در زمین مرتفعى که عرب به آن «نجف‏» مى‏گوید، مدفون ساختند. بدون اینکه مردم بدانند محل دفن آن حضرت کجاست.

آرى على علیه‏السلام شخصیت عالیقدرى که با زور بازوى وى کمر کفر و سطوت شرک و بت پرستى در هم شکست و با جانبازیهاى مردانه‏اش، تعالیم اسلام در سراسر عربستان گسترش یافت و مردم به دین خدا گرویدند، بواسطه کینه دیرینه‏اى که دشمنان از وى بدل گرفته و در سینه پنهان داشته بودند، چنان از خلافت و روى کار آمدن وى نگران و ناراضى بودند که اگر دستى به قبر او پیدا مى‏کردند، از تعرض به ساحت مقدس و مدفن مقدس آن حضرت خوددارى نمى‏نمودند.

از این رو مدفن امیرالمؤمنان در حدود 150 سال همچنان از انظار عموم پنهان بود و فقط ائمه طاهرین و عده‏اى از شاگردان مخصوص آن بزرگواران از محل دفن آن حضرت آگاه بودند، و در فرصتهایى که دست مى‏داد، دور از چشم دشمنان، تربت پاک شاه مردان را زیارت مى‏کردند.

با این وصف روزى هارون الرشید در بیرون کوفه که دشت وسیعى بود، به صید آهو رفت. به فرمان او اطراف بیابان را قرق کردند و از هر طرف آهوان را رم مى‏دادند تا به تیررس خلیفه قرار گیرند. ناگهان چشم هارون الرشید به یک گله آهو افتاد و آنها را دنبال کرد، شکارچیان وى نیز تازى‏ها و بازهاى شکارى را رها کردند که نگذارند آهوان فرار کنند.

آهوان بسرعت از تلى بالا رفتند و در آنجا خوابیده و آرام گرفتند. شکارچیان و هارون الرشید دیدند همین که سگها و بازهاى شکارى نزدیک بلندى مى‏رسند هر کدام به سویى پرت مى‏شوند.

آهوان بدون هیچ واهمه‏اى از بلندى به زیر مى‏آمدند و همین که سگها و بازهاى شکارى را بطرف آنها رها مى‏کردند به نقطه مرتفع تل بالا رفته و آسوده مى‏خوابیدند ولى هر بار که سگها و بازها براى صید آنها مى‏خواستند از بلندى بالا روند به طرز اسرارآمیزى سقوط مى‏کردند.

از این رو مدفن امیرالمؤمنان در حدود 150 سال همچنان از انظار عموم پنهان بود و فقط ائمه طاهرین و عده‏اى از شاگردان مخصوص آن بزرگواران از محل دفن آن حضرت آگاه بودند.

مدفن امیرالمؤمنین علیه‏السلام به دست ‏یکى از دشمنان آن حضرت کشف شد و زیارتگاه خاص و عام گردید. هارون و همراهان تا سه بار شاهد این وضع بودند، شکارچیان تعجب کردند و هارون حیران ماند. هارون دستور داد براى وى خیمه زدند و سفارش کرد بروند کوفه و مردى سالخورده که از اوضاع آن محل اطلاع داشته باشد پیدا نموده بیاورند پیرمردى فرتوت از قبیله بنى اسد را پیدا کردند و نزد هارون آوردند. هارون از پیرمرد پرسید: آیا راجع به این نقطه اطلاعى دارد و از گذشتگان خبرى شنیده است؟

پیرمرد گفت: اگرخلیفه به من تامین بدهد که خودم و این محل در امان باشد اطلاعى که دارم در اختیار مى‏گذارم.

هارون گفت: خدا را گواه مى‏گیرم که از جانب من هیچگونه صدمه‏اى به تو و این محل نخواهد رسید.

پیر مرد گفت: پدرم براى من نقل کرده که در زمان پدرش شیعیان عقیده داشتند که این بلندى محل حضرت امیرالمؤمنین على بن ابیطالب علیه‏السلام است. خدا اینجا را حریم امن خود قرار داده است و هر کس بدان پناه برد در امان خواهد بود.

هارون تا این را شنید از اسب پیاده شد و آب خواست و وضو گرفت و در همان نقطه به نماز ایستاد سپس خود را به زمین افکند و تا سه روز گریه و زارى کرد...

هارون دستور داد گنبدى بر آن تربت پاک بنا کردند و هر بار که به کوفه مى‏آمد به زیارت آن حضرت مى‏رفت.

بدینگونه مدفن امیرالمؤمنین به دست‏یکى از دشمنان آن حضرت کشف شد و زیارتگاه خاص و عام گردید.


[ یکشنبه 90/5/30 ] [ 9:17 عصر ] [ امیر زینلی ]
درباره وبلاگ

مدیر وبلاگ : علی حسنی نیا[4]
نویسندگان وبلاگ :
امیر زینلی
امیر زینلی (@)[91]


پیوندهای روزانه
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 54
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 55666